بازاریابی عصبی و 3 روش اصلی آن

بازاریابی عصبی چیست؟

حقیقت پشت بازاریابی عصبی به بیان ساده، واکنش مغز انسان به محرک های بازاریابی است و به بازاریابان کمک می کند تا تفکر پشت انگیزه خرید مصرف کننده را درک کنند. از این دیدگاه بازاریابی عصبی، در طراحی محصولات، تهیه و توسعه تبلیغات، قیمت گذاری خدمات و محصولات و بهبود نقطه فروش و تجربه مصرف کننده کاربرد دارد.

شرکت هایی که روی بازاریابی عصبی کار می کنند، در تحقیقات بازار فعالیت جدی دارند و در میزان تاثیر تبلیغات و محصولات جدید بر مصرف کنندگان موثر هستند. تاثیر روی مصرف کننده مستقیما بر افزایش درصد خرید تاثیر می گذارد. از نظر علمی ثابت شده است که رنگ‌ها و تصاویر خاص، قیمت‌گذاری و حتی طرح‌های محل فروش، مشتریان را به خرید محصول یا خدمات تشویق می‌کند.

 

بازاریابی عصبی چیست؟

بازاریابی عصبی چگونه کار می کند؟

قبل از پیاده سازی روش های بازاریابی عصبی، تحقیق در مورد محصولات مورد پسند مشتریان بالقوه انجام می شود. برای انجام این کار، روش‌های تصویربرداری تشدید مغناطیسی کاربردی (fMRI) و (EEG) اغلب ترجیح داده می‌شوند.

در این روش، تصویربرداری مغناطیسی بر روی مشتری بالقوه انجام می شود و واکنش او به محصول و خدمات سنجیده می شود. واکنش فرد در پروفایل مشتری بالقوه که در موقعیت سوژه قرار دارد نسبت به صدا و تصویر اندازه گیری می شود. علاوه بر این، تغییر در سرعت جریان خون هنگام دریافت اطلاعات در مورد محصول یا خدمات مشخص می شود.

 

تمام داده‌های به‌دست‌آمده گردآوری می‌شوند تا مشخص شود مشتریان بالقوه از چه چیزی لذت بیشتری خواهند برد.

به این ترتیب محصولات و خدمات، بهبود یافته و به بازار عرضه می شوند و محصولاتی با پتانسیل بالایی برای خرید به دست می آید.

دستگاه تصویربرداری تشدید مغناطیسی کاربردی، گران می باشد. بنابراین برای مشاغل کوچک به صرفه نیست. همچنین وسیله ای است که برای سوژه ها مشکل ایجاد می کند. با توجه به این تاثیرات، نوعی روش بازاریابی عصبی معروف است که عموما شرکت های بزرگ با سرمایه گذاری جدی از آن استفاده می کنند.

روش الکتروانسفالوگرافی مورد استفاده در بازاریابی عصبی در مقایسه با روش تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی هزینه کمتری دارد. در این روش از عنوانی استفاده می شود که از نظر بصری مشابه عنوانی است که در فیلم های علمی تخیلی برای خواندن افکار استفاده می شود.

تغییرات الکتریکی که در نتیجه واکنش فرد به محصولات و خدمات در مغز رخ می دهد، اندازه گیری می شود. اگرچه نمی تواند به نتایج موفقیت آمیزی مانند تصویربرداری تشدید مغناطیسی کاربردی، دست یابد، اما توسط بسیاری از مشاغل ترجیح داده می شود زیرا به هزینه های سرمایه گذاری کمتری نیاز دارد.

بازاریابی عصبی چگونه کار می کند؟

روش های بازاریابی عصبی

بازاریابی عصبی در درون خود به زیرگروه هایی تقسیم می شود. شما می توانید تعیین کنید که در کدام بخش از حوزه بازاریابی می توانید از بازاریابی عصبی استفاده کنید. اکنون می خواهیم به شما بگوییم که در کدام بخش از تکنیک های بازاریابی عصبی، بازاریابی محصول استفاده می شود.

  1. بازاریابی عصبی در طراحی و بسته بندی محصول

عواملی مانند شکل محصولات و رنگ های به کار رفته در بسته بندی آنها عواملی هستند که بر تمایل مشتریان به خرید محصول یا خدمات تاثیر می گذارند. واکنش افراد به محصول را می توان با انجام تست های بازاریابی عصبی در مرحله طراحی و بسته بندی محصول اندازه گیری کرد. به این ترتیب می توان جذاب ترین طراحی و سبک های بسته بندی را تعیین کرد.

  1. بازاریابی عصبی در قیمت گذاری

وقتی به ویترین فروشگاه ها نگاه می کنید و عبارت فقط ۱۹۹ هزار تومان را می بینید، ناخودآگاه به این فکر می کنید که این کالا با قیمتی کمتر از ارزش خود به فروش می رسد و قصد خرید آن را پیدا می کنید.

این نشانه ای از تاثیر بازاریابی عصبی بر قیمت گذاری است. به منظور افزایش پتانسیل فروش محصول یا خدمات، تعیین چنین قیمت هایی که تمایل مشتری به خرید را برمی انگیزد، مهم است.

  1. بازاریابی عصبی در طراحی فروشگاه

ثابت شده است که تکنیک های تزئینی که در فروشگاه ها  استفاده می شوند تاثیر بسزایی بر احساسات انسان ها دارند. رنگ های به کار رفته در فروشگاه، موقعیت قفسه ها، لباس تمیز و یکدست پرسنل و حتی نور محیط، تمایل به خرید را در مشتریان افزایش می دهد. با استفاده از تکنیک های بازاریابی عصبی در طراحی فروشگاه ها می توان نرخ فروش محصولات و خدمات شرکت ها را افزایش داد.

روش های بازاریابی عصبی

تطبیق بازاریابی عصبی با سئو

می توان از روش های بازاریابی عصبی در مطالعات سئو استفاده کرد. به طور خاص، عواملی مانند رنگ های مورد استفاده در طراحی وب سایت و موقعیت سیستم ناوبری به افراد اجازه می دهد زمان بیشتری را در وب سایت سپری کنند.

طراحی وب سایتتان می تواند رنگ هایی را شامل شود که حس کنجکاوی افراد را بر انگیزد و به این ترتیب کاری کنید که کاربران زمان بیشتری در وب سایت شما سپری کنند.

البته طراحی به تنهایی کافی نیست. علاوه بر این، محتوا باید شامل مواردی باشد که حس خواندن را برانگیزد. به لطف تصاویر و ویدئوهایی که در مقالات خود استفاده خواهید کرد، می توانید احساسات خوانندگان را تحت تاثیر قرار دهید و به آنها اجازه دهید زمان بیشتری را در وب سایت شما صرف کنند تا به اطلاعات بیشتری دسترسی داشته باشند.

مطالعه مقاله مدیریت برند و استراتژی برندینگ نیز پیشنهاد میشود.

تطبیق بازاریابی عصبی با سئو

مطالب مرتبط
گذاشتن دیدگاه

ایمیل تان را وارد نکرده اید .وارد کردن ایمیل الزامی است